loading...
(کمبود اب در ایران چگونه اب مصرف کنیم)
MoEiN بازدید : 31 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)
سد سازي هاي كنوني يك جنايت زيست محيطي است

سلامت نیوز: آب، مساله يي كه كارشناسان و پيشگويان اقرار كرده اند، جنگ بعدي كشورها بر سر آن است، اين روزها بيش از هر زمان ديگري، در كشور، مردم را با بحران مواجه كرده است، بحراني كه پايتخت نشينان را مجبور به صرفه جويي مي كند و اگر تن به اين صرفه جويي ندهند، از اواسط پاييز به بعد، آبي در كار نخواهد بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، ناسا در پيش بيني هايش اعلام كرده بود، در سه تا چهار دهه پيشِ رو، كره زمين با يك نوع تغيير نظام بارش مواجه خواهد شد، از بارش در مناطق خشك كاسته مي شود و به بارش در مناطق مرطوب افزوده خواهد شد. بر اين مبنا، مناطق خشك كنوني خشك تر مي شوند، بيابان ها پيش تر مي روند و مناطق استوايي پربارش تر خواهند شد.

اين تغيير در برخي مناطق شديدتر و اثرگذارتر خواهد بود. ايران كشوري است كه در اين گزارش دو بار به نام آن به عنوان يكي از كشورهايي كه در پيشاني اين قهقراي مرگبار اقليمي قرار دارد، اشاره شده است. بحران آب در كشور، مساله يي است كه چند سال است به آن پرداخته مي شود و امسال، رنگ جدي تري به خود گرفته است. بحراني كه بيابان ها را وسيع تر مي كند و منابع آبي را محدود تر. آب آشاميدني با فشار كمتري از لوله ها به دست مردم مي رسد و آب براي تامين كشاورزي در زمين هاي زراعي، كمتر از قبل در دسترس كشاورزان و زارعان خواهد بود. بحراني كه باعث شده حتي كمپين سطل آب يخ را با چالش مواجه كند و مردم به فكر همان يك سطل آب هم باشند تا هدر نرود و در آينده يي نزديك حسرت از دست رفتنش را نخورند.

اما آب، مساله يي كه كارشناسان و پيشگويان اقرار كرده اند، جنگ بعدي كشورها بر سر آن است، اين روزها بيش از هر زمان ديگري، در كشور، مردم را با بحران مواجه كرده است، بحراني كه پايتخت نشينان را مجبور به صرفه جويي مي كند و اگر تن به اين صرفه جويي ندهند، از اواسط پاييز به بعد، آبي در كار نخواهد بود. در خصوص اين بحران با دكتر كاوه مدني، استاد مديريت منابع آب و محيط زيست مركز سياست محيط زيست دانشگاه سلطنتي لندن به گفت وگو نشستيم، استادي كه مقاله اخير او در كالج سلطنتي، باعث انتشار مقاله هاي مختلفي در حوزه آب و محيط زيست شده است. كاوه مدني، فارغ التحصيل عمران از دانشگاه تبريز است و دكتراي خود را در اقتصاد محيط زيست در دانشگاه كاليفرنيا گرفته است. مدني داراي تخصص در مديريت آب در مناطق خشك، از جمله خاورميانه و كاليفرنياست. او بيش از 130 مقاله منتشر شده در موضوعات مختلف مديريت منابع آب دارد. او به تازگي به عنوان يكي از 10 چهره جديد مهندسي عمران در سال 2012 توسط انجمن امريكايي انتخاب شده است.

 

آب، مساله يي كه كارشناسان و پيشگويان اقرار كرده اند، جنگ بعدي كشورها بر سر آن است، اين روزها بيش از هر زمان ديگري، در كشور، مردم را با بحران مواجه كرده است، بحراني كه پايتخت نشينان را مجبور به صرفه جويي مي كند و اگر تن به اين صرفه جويي ندهند، از اواسط پاييز به بعد، آبي در كار نخواهد بود.


خودكفايي كشاورزي در دوران جنگ تحميلي ضروري به نظر مي رسيد اما لازم است در دوران صلح اين سياست بازنگري شود تا بهره وري اقتصادي آب بالارود. نگراني بيش از حد راجع به امنيت غذايي هم مي تواند اثرات منفي به دنبال داشته باشد. نان داشتن و آب نداشتن با آب داشتن و نان نداشتن خيلي تفاوتي ندارد. توسعه پايدار به برقراري توازن بين سياست هاي آبي و غذايي، محيط زيستي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي نياز دارد.
دولت به عنوان متولي حمايت از محيط زيست مي تواند آب را از مزارع كم بازده خريداري كرده و در حساب هاي زيست محيطي پس انداز كند. از طرف ديگر اين حساب ها مي توانند در دوران پرآبي تجديد شوند تا در دوران كم آبي و خشكسالي به داد محيط زيست برسند. مي توان اين گونه حساب ها را با صندوق ذخيره ارزي مقايسه كرد. براي پس انداز آب مي توان از ظرفيت موجود در مخازن سدها يا سفره هاي آب زيرزميني بهره برد.


باتوجه به بحث افزايش جمعيت و به دنبال آن، افزايش سرانه مصرف آب شهري، مباحث صرفه جويي در آب شرب به شدت مطرح است. از نگاه شما، اين نوع صرفه جويي در آب شرب توسط شهروندان، در شرايط خشكسالي در كشور، تا چه ميزان مي تواند در ذخيره منابع آب كشور تاثيرگذار باشد؟ مسوولان شهري معتقدند صرفه جويي 20 درصدي مي تواند تاثير زيادي در منابع آب سدها باشد، اما تقسيم بندي ميزان مصرف آب شرب و كشاورزي ثابت مي كند صرفه جويي مردم در شهرها، تاثير چنداني نمي تواند بر ذخيره آب داشته باشد.


نمي توان گفت كه صرفه جويي در مصرف آب شرب تاثير چنداني ندارد، بنابراين درشرايط كنوني صرفه جويي كاملاواجب است اما جاي تاثرعميق وجود دارد چرا كه مصرف كننده شهري بايد آخرين مصرف كننده يي باشد كه در شرايط كم آبي متحمل فشار مي شود. ايالت كاليفرنيا در امريكا در حال حاضر با يكي از بدترين خشكسالي هاي تاريخ مديريت منابع آب خود دست و پنجه نرم مي كند. آسيب هاي مالي و كشاورزي اين خشكسالي مستمر بسيار جدي و هنگفت بوده اما هنوز اين خشكسالي در شهرها حس نشده هر چند كه با وضع قوانيني مصرف كنندگان شهري ملزم به كاهش مصارف غيرضروري نظير آبياري فضاهاي سبز شده اند.
به هر حال مديريت نامناسب همراه با شرايط نامطلوب آب و هوايي در چند سال اخير وضع را به جايي رسانده كه مسوولان دست به دامن مصرف كنندگان شهري براي كاهش مصرف شده اند و در اين وضعيت تنها راه حل منطقي كمك به كاهش مصرف است فارغ از اينكه مقصرچه كسي است. بالطبع كساني كه موجب پيدايش اين وضعيت هستند نيز بايد جداگانه مورد مواخذه قرار بگيرند.
درست است كه صرفه جويي در مصرف آب كشاورزي مي توانست مانع تحميل فشار بحران بر مصرف كننده شهري شود يا حداقل آن را به تاخير بيندازد اما در حال حاضر از آن مرحله عبور كرده ايم و به جايي رسيده ايم كه مجبوريم مصرف آب شرب را به شدت كاهش دهيم. نكته يي كه لازم به ذكر مي دانم اين است كه مردم ما هنوز باور ندارند كه در كشوري نيمه خشك زندگي مي كنند. الگو و فرهنگ غلط استفاده از آب موجب شده متوسط مصرف سرانه آب در ايران به 250 ليتر در روز برسد كه دو برابر استاندارد جهاني است. اين پديده درحال وقوع در كشوري است كه در آن سرانه آب موجود كمتر از يك چهارم متوسط جهاني است.

اختصاص آب به كشاورزي، تا 92 درصد پيش رفته است. بحث اصلاح سيستم آبياري در كشاورزي و مدرنيزه كردن اين روش، تا كجا مي تواند اين عدد را كوچك كند؟ مي توانيد در مورد سيستم هاي جديد آبياري كه بايد جايگزين روش هاي سنتي شود توضيح دهيد؟
درواقع تخصيص آب به بخش كشاورزي به اين عدد كاهش يافته نه افزايش. اين كاهش نه به دليل برنامه ريزي درست در راستاي توسعه اقتصادي بلكه بالاجبار و در نتيجه افزايش جمعيت رخ داده است. توسعه سالم نيازمند كاهش سهم آبي بخش كشاورزي و افزايش سهم آبي بخش هاي محيط زيست، شهري و شرب است. براي اينكه بدانيم تا چه حد مي شود سهم آب به بخش كشاورزي را كاهش داد خوب است بدانيد كه متوسط جهاني آب تخصيص داده شده به بخش كشاورزي حدود 70 درصد است. در كشور هاي صنعتي و پردرآمد 30 درصد و در كشورهاي با درآمد كم يا متوسط حدود 82 درصد است، بنابراين عملكرد ايران حتي از متوسط جهان سوم هم پايين تر است.
متوسط مطلوب آب تخصيص يافته به بخش شرب در دنيا چيزي بين 8 تا 11 درصد است. اين عدد در ايران حدود 7 درصد است. يعني حتي در صورت افزايش جمعيت ميزان تخصيص آب به بخش شرب جاي افزايش چنداني ندارد و تنها از طريق كاهش مصرف سرانه در اين بخش مي توان آن را از كم آبي مصون نگه داشت. آب صرفه جويي شده در بخش كشاورزي بايد براي توسعه صنعتي به كار رود كه در نهايت باعث افزايش بهره وري اقتصادي آب و توسعه اقتصادي مي شود.
در حال حاضر تنها 5 درصد از سطح زير كشت تحت آبياري از سيستم هاي تحت فشار استفاده مي كند و در باقي اراضي آبياري از روش هاي سنتي و منسوخ بهره مي برد. مدرنيزه كردن اين بخش به معناي به كار بستن تكنولوژي هاي روز دنيا دربخش كشاورزي است.
حداكثر سازي استفاده از سامانه هاي هوشمند و حسگرها براي فعاليت هاي گوناگون كشاورزي مي تواند مصرف آب كشاورزي را به ميزان قابل ملاحظه يي كاهش يابد. اين صرفه جويي تنها به بخش آب محدود نمي شود و حتي مصرف انرژي و انتشارگازهاي گلخانه يي را نيز كاهش خواهد داد. اين تغيير نيازمند عزم جدي دولت و سرمايه گذاري در بخش كشاورزي است و انتظار اين تغيير از كشاورزان به صورت خود به خودي تحت شرايط كنوني كاملاغيرمنصفانه است. دولت بايد در سياست پرداخت يارانه به آب و انرژي در بخش كشاورزي تجديد نظر كند و به جاي آن بودجه خود را به مدرنيزه كردن اين بخش بدون تحميل فشار مضاعف به كشاورزان تخصيص دهد.
همان طور كه در مقاله اخير بحث كرده ام توانمندسازي بخش كشاورزي و كشاورزان يكي از كليد هاي حل بحران آب كشور است. اين چيزي است كه متاسفانه كمتر به آن توجه شده چرا كه نگاه دولت به بخش كشاورزي همواره حمايتي بوده كه باعث تضعيف بيشتر و بيشتر اين بخش شده است. نتيجه اين روند كاهش رفاه اقتصادي و معيشتي كشاورزان به مرور زمان بوده است در حالي كه در مسير توسعه كشاورزان بايد رفته رفته به اقشار مرفه جامعه بپيوندند.

با توجه به اينكه كشور ما، كشوري در حال توسعه است، احداث سد در تعداد بالا، توسط وزارت نيرو، تاييدي بر اين ادعاست، ادعايي كه با وظيفه سازمان حفاظت محيط زيست مغايرت جدي دارد. فكر مي كنيد توسعه كشور به واسطه احداث سدهاي بيشتر، چقدر به تامين منابع آب و ذخيره آنها براي مصرف كمك مي كند؟ اگر اين اقدام، بحث نگهداشت آب را دچار مشكل مي كند و باعث از بين رفتن زيستگاه ها و حوضه هاي آبي چون تالاب ها در اطراف سدها مي شود، چه چاره يي براي آن مي توان انديشيد؟ در برخي كشورها، به بحث تخريب سدها رو آورده اند و برخي مانع از احداث سدهاي جديد مي شوند. آيا كشور ما هم بايد اين رويه را در پيش بگيرد؟
بي شك سياست سدسازي كنوني لازم به بازنگري اساسي دارد. سد ها هم مانند ساير تكنولوژي هاي ساخت بشر مزاياي زيادي دارند اما استفاده بي رويه از آنها مي تواند اثرات جبران ناپذيري به همراه داشته باشد. ايران در حال حاضر سومين سدساز در دنيا است. ممكن است اين رتبه بندي در نگاه اول جذاب به نظر بيايد اما در واقع يك فاجعه زيستي را نويد مي دهد، همان طور كه در مقاله بحث شده بسياري از طرح هاي سازه يي بخش آب فاقد مطالعات كارشناسي و ارزيابي اثرات زيست محيطي بوده كه تبعات آن قابل ملاحظه است. به علاوه رقابت در سدسازي و ذخيره كردن آب در حوضه هاي آبريز مشترك منجر به پديده شناخته شده «تراژدي منابع مشترك» شده كه درياچه اروميه تنها يك نمونه بارز آن است. سدسازي به روش كنوني چيزي جز يك جنايت زيست محيطي نيست و اثرات مخرب آن نسل اندر نسل منتقل خواهد شد. يك قدم مثبت درجهت احياي درياچه اروميه متوقف كردن ساخت و ساز هاي بي رويه سدها بوده اما براي اينكه به اين لزوم پي ببريم هزينه گزافي پرداخت كرده ايم.

 

سدسازي به روش كنوني چيزي جز يك جنايت زيست محيطي نيست و اثرات مخرب آن نسل اندر نسل منتقل خواهد شد.



شما در مقاله تان از مكانيسم هاي موثري كه كشوري چون امريكا طراحي كرده تا با مسايل زيست محيطي كنار بيايد، سخن گفته ايد. در مورد اين مكانيسم ها كمي توضيح بدهيد.
من در مقاله از راهكارهاي متعددي براي درمان سامانه بيمار مديريت آب كشورسخن گفته ام كه بسياري از آنها بر اساس تجربه غرب و به خصوص ايالات متحده پيشنهاد شده اند. بسياري از نگراني هاي موجود در ايران شباهت چشمگيري به نگراني هاي محيط زيستي در دوران اوج توسعه در امريكا دارند. بنابراين مي توان از تجربيات ارزشمند غرب كه با هزينه سنگين به دست آمده استفاده كرد تا هزينه هاي توسعه در ايران را كاهش داد. تكرار تجربيات غلط غرب در راستاي توسعه در ايران عقلاو شرعا جايز نيست.
مهم تر از راهكارهايي كه مي توان از آنها براي برون رفت از بحران استفاده كرد، تغييرات لازم در ساختار مديريتي آب كشور است: مديريتي كه در حال حاضر بر پايه مديريت بحران استوار است و تنها به صورت موقتي به درمان نشانه هاي بيماري مي پردازد تا به ريشه كن كردن آن. مديريت كنشي يا فعال بايد جايگزين مديريت واكنشي يا انفعالي كنوني شود. علاوه بر اين تغيير رويكرد ساختار حكمراني آب در ايران لازم به بازنگري است. تعدد ذي مدخلان، مديريت سلسله مراتبي و بيش از حد مركزي و ضعف سياسي سازمان حفاظت محيط زيست از ديگر عواملي هستند كه مديريت منابع آب در ايران را با مشكل مواجه كرده اند و نياز به اصلاح اساسي دارند.

برخي كارشناسان به خاطر مصرف نادرست آب در كشاورزي، معتقدند ايران بايد از توليد انبوه محصولات كشاورزي دست بكشد و در برخي موارد به جاي توليد محصولات كشاورزي به واردات آنها روي بياورد تا مصرف آب در اين بخش كاهش يابد. نگاه شما چيست؟
به طور كلي مي توان گفت اين سياست قابل اجتناب است اما شامل موارد حساس و بسيار ظريفي است كه اجراي آن را دشوار مي سازد. ايران به اصلاح الگوي منطقه يي نياز دارد كه اين اصلاح بايد با توجه به ميزان دسترسي به منابع در هر منطقه و بهره وري اقتصادي كشت محصولات خاص همراه با لحاظ كردن امنيت غذايي كشور در سطح كلان صورت پذيرد. عملكرد مطلوب زماني حاصل مي شود كه آب براي توليد محصولات با ارزش اقتصادي بالاو قابل صدور مصرف و امنيت غذايي كشور تا حد خوبي تامين شود. توجه كنيد كه امنيت غذايي با مقوله خودكفايي محصولات كشاورزي كاملامتفاوت است. خودكفايي كشاورزي در دوران جنگ تحميلي ضروري به نظر مي رسيد اما لازم است در دوران صلح اين سياست بازنگري شود تا بهره وري اقتصادي آب بالارود. نگراني بيش از حد راجع به امنيت غذايي هم مي تواند اثرات منفي به دنبال داشته باشد. نان داشتن و آب نداشتن با آب داشتن و نان نداشتن خيلي تفاوتي ندارد. توسعه پايدار به برقراري توازن بين سياست هاي آبي و غذايي، محيط زيستي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي نياز دارد.

در خصوص آب شرب در شهرها، افزايش قيمت آب براي مصرف كنندگان چقدر مي تواند در كاهش مصرف يا درست مصرف كردن آن تاثيرگذار باشد؟ آيا آب در كشور ما به قيمت واقعي به مردم فروخته مي شود؟
مسلم است كه آب در كشور ما نه درست ارزشگذاري و نه درست فروخته مي شود. اين امر محدود به بخش شرب نيست و در بخش كشاورزي به مراتب بدتر است. افزايش قيمت آب كاملاضروري است و مي تواند به كاهش مصرف كمك كند. يادآوري مي كنم كه افزايش قيمت آب فقط نبايد براي مصرف كننده شهري اتفاق بيفتاد اما در كل افزايش قيمت آب هزينه هاي سياسي سنگيني دارد و بدون در نظر گرفتن تمهيدات لازم مي تواند اثرات مخرب اقتصادي براي مردم به بار آورد. ايجاد بازار آب يكي از اولين گام ها در جهت افزايش بهره وري اقتصادي آب و ارزشگذاري صحيح آن است.

در مورد بازار آب و داد و ستد در اين خصوص و سابقه داشتن آن در ايران باستان در مقالات شان نوشته بوديد. كمي در خصوص بازار قابل اعتماد آب براي افزايش بهره وري در ايران توضيح دهيد.
ايران يكي از الگوهاي دنيا در زمينه تخصيص حقابه ها و مديريت سنتي آب است. در گذشته ايرانيان با احترام به حقابه ها و با كمك ميراب ها و روش هاي مختلف نظارتي و با استفاده از ظرفيت جمعي در مديريت پايدار منابع آب موفقيتي مثال زدني به دست آورده بودند. قنات يكي از محصولات با ارزش خردجمعي و مشاركت در مديريت منابع آب بود كه امروز در اقصي نقاط دنيا در حال استفاده است در حالي كه در ايران بيشتر قنات ها خشكيده اند. داد و ستد حقابه ها هنوز هم به روش هاي سنتي انجام مي پذيرد اما در دنياي مدرن ايران نيازمند برقراري يك بازار آب كارآمد و جدي است كه بتواند بهره وري آب را بالاببرد. مسلما ايجاد اين بازار به توان نظارتي و اجرايي بالاو عزم جدي نياز دارد.

حساب پس انداز آب براي محيط زيست و خريد آب از مزارعي با راندمان اقتصادي پايين و تقويت آبخوان ها توسط دولت، يكي از راه حل هاي شما براي غلبه بر بحران كمبود آب است و از نمونه موفق آن در ايالت كاليفرنياي امريكا هم نام برديد. لطفا كمي در اين مورد توضيح دهيد.
حساب هاي پس انداز آب براي محيط زيست در واقع حساب هايي هستند كه آب را براي نگهداري و احياي محيط زيست پس انداز مي كنند. دولت به عنوان متولي حمايت از محيط زيست مي تواند آب را از مزارع كم بازده خريداري كرده و در حساب هاي زيست محيطي پس انداز كند كه در مواقع ضروري از آن استفاده كند. از طرف ديگر اين حساب ها مي توانند در دوران پرآبي تجديد شوند تا در دوران كم آبي و خشكسالي به داد محيط زيست برسند. مي توان اين گونه حساب ها را با صندوق ذخيره ارزي مقايسه كرد. براي پس انداز آب مي توان از ظرفيت موجود در مخازن سدها يا سفره هاي آب زيرزميني بهره برد.

 

متاسفم كساني پيدا مي شوند كه مي گويند درياچه اروميه را بايد فراموش و به پارك تبديل كرد.


پيشنهاد شما براي حوضه هاي آبي چون درياچه اروميه و تالاب هامون كه در حال دست و پنجه نرم كردن با خشكي مطلق هستند، چيست؟
پيشنهاد من چيزي نيست جز تلاش براي شناسايي عوامل اصلي از بين رفتن اين اكوسيستم هاي «مظلوم» كه فداي توسعه خودخواهانه و شتابان ما شده اند. شايد نتوانيم اين سيستم ها را دوباره به طور كامل احيا كنيم اما در اين مرحله از تاريخ كه شاهد از بين رفتن اين دو منبع با ارزش و بسياري منابع مثل گاوخوني، شادگان و بختگان هستيم شايد بتواند نقطه عطفي در تاريخ مديريت منابع آب و محيط زيست باشد. هزينه زيادي پرداخته ايم اما ديگر شكي باقي نمانده كه وضعيت بحراني است و در حق محيط زيست و خودمان اجحاف كرده ايم. متاسفم كساني پيدا مي شوند كه مي گويند درياچه اروميه را بايد فراموش و به پارك تبديل كرد. حتي اگر در مورد احياي درياچه اروميه موافق نباشيم بايد تلاش و تقلاكردن براي حفظ و احياي محيط زيست را ياد بگيريم. بايد ياد بگيريم كه تخريب محيط زيست در واقع خودكشي تدريجي است.
نگراني من از اين است كه در احياي درياچه اروميه هنوز به دنبال برطرف كردن ريشه هاي اصلي و بارز مشكلات نرفته ايم چرا كه در سطح ملي هنوز به درك كاملي از عمق فاجعه دست پيدا نكرده ايم. وضعيت هامون را به گردن افغانستان مي اندازيم بي آنكه خودمان را به خاطر سوءمديريت ملامت كنيم. به علاوه با اينكه دانشگاهيان و متخصصان از وضعيت كنوني به شدت نگران هستند، افكار عمومي براي حركت هاي انقلابي و راديكال در جهت احياي اين منابع آمادگي ندارند. در نتيجه دولت براي تضمين بقاي اين منابع و تامين رفاه مردم در درازمدت بايد هزينه هاي زيادي در كوتاه مدت بدهد وحتي مورد ملامت هم قرار بگيرد. تا زماني كه سازمان محيط زيست تنها گزارشگر وقايع تلخ باشد و قدرت سياسي، اجرايي و پيشگيري نداشته باشد مي توان نتيجه گرفت كه به درك علمي و عملي از وضعيت بحراني نرسيده ايم. متاسفانه محيط زيست براي ايجاد اين درك صبر نخواهد كرد و وضعيت بدتر و بدتر خواهد شد. اميدوارم شما دوستان به عنوان اصحاب رسانه بخواهيد و بتوانيد در اطلاع رساني و فرهنگ سازي نقشي كليدي بازي كنيد. جامعه آگاه نهايتا خواهد توانست كه متمولان و مديران منابع طبيعي را به حفظ و احياي محيط زيست ملزم كند و خوشبختانه تجربه اين اتفاق در غرب وجود دارد. اميدوارم با هوشياري و بيداري جامعه ايراني هم بتوانيم وضعيت كنوني را تغيير بدهيم و به منابع پايدار دست پيدا كنيم.

در شهري چون تهران با بيش از 10 ميليون جمعيت، ميزان درصد مصرف آب براي كشاورزي اش به 60 درصد كاهش يافته و بيشترين تمركز مسوولانش بر اختصاص آب به آب شرب مردم است. با اين حال اگر مردم تهران صرفه جويي 20 درصدي نكنند، در اواسط پاييز، با بي آبي مواجه خواهند شد. فكر مي كنيد به جز صرفه جويي مردم و كاهش تخصيص آب به كشاورزي، چه راهكاري مي تواند مردم شهرهايي چون تهران را از اين وضعيت بحراني خارج كند؟
همان طور كه قبلاگفتم با مديريت درست مي توانستيم از اين وضع پيشگيري كنيم اما متاسفانه به نقطه يي رسيديم كه راهكارهاي زيادي براي فرار از آن در مهلت وجود ندارد. تنها چيزي كه مي توانم پيشنهاد كنم استفاده از مشوق هاي اقتصادي براي كاهش مصرف است. نبايد هميشه تا آخرين لحظه صبر و فقط از سياست هاي تنبيهي استفاده كرد. مثلادولت مي تواند با اعطاي اعتبار براي مصرف بيشتر در دوره هاي آتي يا حتي با پرداخت هاي نقدي مشتركان را به مصرف كمتر تشويق كند به جاي آنكه آنقدر صبر كند به مرحله يي برسيم كه راهي به جز جيره بندي آب و سوزاندن خشك و تر نداشته باشد. شركت آب و فاضلاب بايد با استفاده از سياست هاي كنترلي مصارف غيرضروري را كاهش دهد. مثلادرحال حاضر در بعضي شهرهاي كاليفرنيا آبياري فضاي سبز فقط در يك روز خاص در هفته مجاز است. تغيير قيمت بسته به شرايط كم آبي نيز مي تواند به عنوان يكي از مكانيزم هاي كاهش مصرف عمل كند. يادمان باشد كه در حال حاضر مصرف سرانه در بعضي نقاط تهران به 400 ليتر در روز مي رسد كه كاملاغيرضروري و غيرمنطقي است. تبليغات مداوم و آموزش و فرهنگ سازي نيز جزو مهم ترين و اساسي ترين راه حل هاي نرم و غيرسازه يي هستند كه بايد به جديت به كار گرفته شوند تا مصرف مشتركان تهراني كاهش پيدا كند. به علاوه پس از عبور از اين شرايط لازم است كه در زمينه بازيافت، تصفيه فاضلاب، پساب و همچنين تعمير شبكه هاي آبرساني سرمايه گذاري اساسي انجام شود تا شاهد اين شرايط در آينده نباشيم. واضح و مبرهن است كه شهر تهران پاسخگوي جمعيت كنوني نيست و محدوديت مهاجرت به شهر تهران و تشويق به مهاجرت از شهر تهران هم از راه حل هاي غيرسازه يي هستند كه نه تنها به حل بحران آب بلكه به بسياري از مشكلات عديده كلانشهر تهران مي تواند كمك كنند.
 
 
MoEiN بازدید : 29 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

پارسینه نوشت: در حال حاضر 90 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی، 7.5 درصد مربوط به مصارف خانگی و 2.5 درصد نیز از آن بخش صنعت و خدمات کشور است که متاسفانه 70 درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی هدر رفته و تنها کمتر از 30 درصد آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

به گزارش ایسنا، پارسینه در ادامه می‌نویسد: امسال نیز مانند چند سال گذشت به صورت مداوم شاهد هشدارهایی در مورد بحران آب بودیم چرا که گفته می‌شود بحران کمبود آب در ایران به حدی رسیده است که ایران را جزو کشورهایی قرار داده که مرحله آمادگی برای خطر را پشت سر گذاشته و وارد مرحله خطر شده است.

 

روبرو شدن کشور با شرایط خشکسالی و کم‌آبی گسترده از یک سو و افزایش تقاضای آب به موجب افزایش جمعیت و همچنین رشد و توسعه بخش‌های کشاورزی و صنعتی کشور از سوی دیگر، نیاز به نگاهی ویژه‌ در جهت پیاده‌سازی سیاست‌های مدیریت مصرف در جهت کاهش میزان تقاضا و مدیریت تامین آب بیش از گذشته احساس می‌شود. مدیریت تقاضای آب در بخشهای خانگی، کشاورزی و سایر بخش ها اقدامات موثری در جهت مصارف آب معرفی می کند.

 

در حال حاضر 90 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی، 7.5 درصد مربوط به مصارف خانگی و 2.5 درصد نیز از آن بخش صنعت و خدمات کشور است که متاسفانه 70 درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی هدر رفته و تنها کمتر از 30 درصد آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

بخش خانگی نیز با وجود سهم کمتر در مصرف آب بی‌تاثیر نیست. با وجود تمام‌ هشدارهای داخلی و بین‌المللی گویا این مردم دوست ندارند بحران کم آبی را باور کنند!

 

خبرنگار پارسینه به سراغ برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رفت تا به این سوالات پاسخ دهند که چرا مردم بحران آب در ایران را باور نمی‌کنند؟ چه باید کرد؟ اصلا عمق بحران آب در ایران به چه میزان است؟

 

عباس فلاحی باباجان: اگر آب مصرفی در بخش کشاورزی را مدیریت کنیم دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند

 

عباس فلاحی باباجان، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارسینه با جدی خواندن موضوع بحران آب در کشور گفت: اگر ما بخواهیم بحث آب شرب کشور را که تقریبا 6 تا 7 درصد مصرف آب کشور را تشکیل می‌دهند، مدیریت کنیم ابتدا باید به سراغ مدیریت آب‌های کشاورزی برویم.

 

وی افزود: اولین موضوع که در حال حاضر در کشور داریم، حفظ آب است. یعنی آبی که باید مورد استفاده اصولی قرار بگیرد، به راحتی در دشت‌ها و بیابان‌ها رها شده و در پایان به دریاها و رودهایی که به خارج از کشور هدایت‌ می‌شوند، می‌ریزد.

 

نماینده مردم اهر و هریس در ادامه اظهار داشت: اگر ما مصرف آب در بخش کشاورزی را مدیریت کنیم دیگر بخش آب شرب مشکلی نخواهد داشت.

 

وی اضافه کرد: مطلب دیگری که باید مدیریت شود این است که ما از آب شرب کشور تعریف درستی نداریم. مسئله دیگر کیفیت آب شرب مصرفی در کشور است. ما باید کیفیت این آب پرقیمت را به حدی برسانیم که مورد نگرش حیف‌مدارانه مردم قرار بگیرد. یعنی مردم بگویند حیف است به زمین نریزید. متاسفانه چون این وضعیت وجود ندارد ما از همین آب هم برای شرب استفاده می‌کنیم و هم برای شستشو. آیا کسی را دیده‌اید با بطری‌های آب معدنی دست و روی خود را بشویند؟ ما که ندیده‌ایم. این فضا هنوز در کشور ما ایجاد نشده است. در حای که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته با کارت‌هایی مخصوص آب را خریداری می‌کنند و مردم به همین دلیل قدر آب را می‌دانند.

 

فلاحی باباجان تصریح کرد: موضوع قیمت آب‌بها نیز حائز اهمیت است. آب باید بعد از افزایش کیفیت آنقدر ارزش پیدا کند که تبدیل به یک سرمایه شود.

 

وی افزود: بحث دیگری که باعث نگرانی من و بسیاری از دوستان شده است بحث واردات آب است. واردات آب ما را نگران می‌کند. واردات آب ما را از مدیریت آب کشور غافل می‌کند. من نگران این هستم که آب وارد کنیم، وقتی از مدیریت آب غفلت کردیم بعد از 5 سال آن کشور بگوید من دیگر توان صادرات آب را ندارم و بعد ما می‌مانیم و هزاران مشکلی که باید امروز مدیریت آن را شروع می‌کردیم.

 

این نماینده مجلس با اشاره به بررسی موضوع بحران آب در مجلس خاطرنشان کرد: بحث مدیریت آب سه هفته‌ای است مورد بحث کمیسیون عمران مجلس است، نمایندگان 4 محور اساسی را در نظر گرفته‌اند شامل محور آب، مدیریت کلان کشور یعنی مدیریت جامع کشور و شهرهاست، مدیریت آب کشور شامل آب کشاورزی و آب شرب و همچنین بخش مسکن است. دوستان اصرار دارند که باید طرح مدیریت جامع آب کشور چه از لحاظ آب شرب و چه از لحاظ آب کشاورزی باید طرحی مدیریت شده، جامع و با استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصین حوزه باشد تا دیگر هم موجودی آب و میزان مصرف را بدانیم و هم چشم‌انداز آینده را بتوانیم ترسیم کنیم.

 

محمد رضا امیری: هر وقت آب قطع شد مردم باورشان می‌شود بحران داریم

به گزارش پارسینه، محمد رضا امیری، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی نیز در پاسخ به این سوال که چرا مردم بحران آب در کشور را باور نمی‌کنند، گفت: به قول معروف تا کسی سرش به سنگ نخورد باور نمی‌کند. هر وقت آب قطع شد باورشان می‌شود. ما الان خیلی مشکل داریم.

 

وی افزود: وضعیت در خیلی از روستاهای ما قرمز است و منابع آب بسیاری از شهرها همانند تهران نیز رو به اتمام است.

 

نماینده مردم کهنوج کرمان در خانه ملت ادامه داد: بخشی از این موضوع که چه باید کرد به مردم بر‌ می‌گردد که باید صرفه‌جویی کنند. البته میزان مصرف آب شرب نسبت به سایر بخش‌ها خیلی زیاد نیست اما در عین حال صرفه‌جویی لازم است.

 

وی خاطرنشان کرد: در بخش کشاورزی نیز که بیشترین مصرف را داریم باید فکری اساسی شود. مصرف بی‌رویه در کشور ما خیلی زیاد است. بیشترین هدر رفت منابع آبی در بخش کشاورزی است که هنوز هم به روش غرقابی و سنتی انجام می‌شود.

 

منصور آرامی: برای مصرف بهینه آب باید فرهنگ‌سازی کنیم

منصور آرامی، نماینده مردم بندرعباس از دیگر نمایندگانی بود که در گفتگو با خبرنگار پارسینه بحران آب در کشور را جدی عنوان کرده و گفت: به نظر من بخش‌های مختلفی در بحران آب دخیل هستند و نمی‌توانیم بگوییم فقط مردم در این موضوع مقصرند. درست است که نهایتا در شرایط به وجود آمده مردم نیز نقش دارند.

 

وی افزود: ما باید ببینیم سیاست‌های ما از قبل انقلاب تا به امروز به چه شکل بوده است. مشکلات جانمایی، مجوزهای صادرشده برای حفر چاه، سدسازی‌ها، چاه‌هایی که بدون مجوز حفر شدند، مصرف آب و فرهنگ مصرف، سنتی بودن کشاورزی و همچنین موضوع استفاده فضای سبز شهرهایمان از آب‌های شرب همه و همه دلایلی است که بحران کنونی آب در کشور را به وجود آورده‌اند.

 

عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ما باید در ارتباط با مصرف آب به ویژه آب شرب فرهنگ‌سازی کنیم. به اعتقاد من قیمت آب نیز در این موضوع دخیل است که باید بررسی‌های دقیقی انجام شود.

 

وی تاکید کرد: نظر من این است که آب سالم آشامیدنی باید از آب‌های دیگر تفکیک شود و به هیچ قیمتی این آب شرب برای شستشوی ماشین و غیره استفاده نشود. مهمترین مسئله آگاه‌کردن و اطلاع‌رسانی به مردم است.

 

آرامی تصریح کرد: البته باید توجه داشته باشیم آب شرب تنها 7 درصد آب‌های کشور را شامل می‌شود و 93 درصد دیگر مربوط به بخش کشاورزی است. ما متاسفانه خیلی کوتاهی کردیم. کارهای خوبی از سوی دولت و شورای عالی آب در حال انجام است.

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: آب یک مسئله حیاتی و امنیتی برای هر کشوری است و دولت و حاکمیت باید در این خصوص تصمیم جدی بگیرند و سیاست‌گذاری کلان داشته باشیم. در مورد مردم هم من مطمئنم اگر آموزش‌های لازم داده شود حتما مردم فهیم ما

MoEiN بازدید : 33 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

عصرایران - بحرانی که عصر ایران از دو سال پیش تاکنون بارها در مقالات تحلیلی مختلف و بر اساس گزارش سازمانهای جهانی پیش بینی کرده بود، متاسفانه الان چهره واقعی خود را نشان می دهد. وزارت نیرو بعنوان متولی اصلی آب در کشور صریحا از وجود بحران در تامین آب دهها شهر کشور خبر داد و صحبت از جیره بندی به میان آورد.

درباره علل بروز کم آبی و خشکسالی، به دلیل تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین در اثر استفاده از سوخت های فسیلی بارها بحث شده، لذا ما در این مقال کوتاه راه حل های کوتاه مدت و بلندمدت را به مسئولان ذیربط پیشنهاد می کنیم.

اگر چه در روزهای اخیر شاهد مصاحبه ها و نصب پلاکاردهای بزرگ هشدار وضعیت در سطح شهرها با موضوع بحران کمبود آب شیرین هستیم، اما تجربه نشان داده است که اصولا بسیاری از ما به دلیل رشد در اقتصاد دولتی و رانتی زیر بار مسئولیت پذیری نمی رونیم و لذا پیشنهادات خود را بشرح ذیل ارائه می نماییم:

1- طبق گزارش ها حدود سی درصد آب تهران به دلیل فرسوده بودن لوله های انتقال آب، نشت می کند، لذا تخصیص بودجه اضطراری و تعویض فوری آنها ضروری است.

2- با هماهنگی وزارت کشاورزی از کشت محصولات زراعی که آب بری زیادی دارند جلوگیری شود. روش آبیاری سنتی غرقابی با برنامه ای 5 ساله به آبیاری قطره ای و موضعی تبدیل شود و صدالبته تغییر در سیاست های توسعه کشاورزی در بسیاری از بخش ها به دلیل مصرف 90 درصد آب کشور و عدم توجیه اقتصادی، ضروری به نظر می رسد.

3- شهرداری ها موظف شوند از کاشت چمن و درختچه ها و گل و گیاهانی که آب بری زیادی دارند و باعث کمبود منابع زیرزمینی آب شیرین می شود، خودداری کنند. توصیه دیگر به شهرداری ها بخصوص شهرداری تهران اینست که در بحث تراکم فروشی و صدور پروانه ساخت برج، اول از همه به فکر تامین آب و سیستم تصفیه فاضلاب آنها باشد. دادن بی رویه مجوز ساخت و ساز، هر چند منبع درآمد وسوسه انگیزی برای شهرداری هاست اما در دراز مدت ، شهرها را به بحران مبتلا می کند.

4- در اسرع وقت قیمت آب لوله کشی تهران و شهرهای بزرگ برای کسانی که مصرف مسرفانه دارند ، به صورت پلکانی به چندین برابر قیمت فعلی افزایش یابد تا ناگزیر شوند مصرف را مدیریت کنند.

5- شهرکهای صنعتی و مجتمع های مسکونی مکلف شوند سیستم جمع آوری، انتقال و تصفیه فاضلاب محلی داشته باشند.

6- سیستم عمومی جمع آوری، انتقال و تصفیه فاضلاب شهری در تهران و سایر شهرها سریعا اجرا شود. البته پیشنهاد می کنیم از مدل های امتحان شده مانند شبکه فاضلاب آلمان، الگوبرداری شود که حدود 60درصد فاضلاب را به گونه ای کاملاً بهداشتی ، به چرخه مصرف برمی گردانند.

روش کنونی لوله گذاری، متاسفانه روش درستی نیست که چرا قرار نیست ایجاد شبکه فاضلاب به شکل رفع تکلیف انجام شود. فاضلاب به دلیل اهمیت و ارزشی که در حال حاضر پیدا کرده است خود به عنوان منبعی برای تامین آب مورد نیاز مردم در آینده نزدیک، به شمار خواهد رفت. بنابراین طراحی و اجرای کاملا عملی و اصولی و مشاورت انجمن مهندسین آب و فاضلاب ایران و آلمان می تواند در اجرای طرح جمع آوری، انتقال، تصفیه و برگشت به چرخه مصرف فاضلاب های خانگی و صنعتی موثر باشد.

7- شهرداری ها و مسؤولان دولت سریعا فکری به حال کارواش های مستقر در سطح شهر و فاضلاب بیمارستان ها بنمایند. فاضلاب تولیدی این اماکن با مواد آلاینده تمامی منابع آب های زیرزمینی را آلوده می کنند، پیشنهاد مشخص این است که سریعا مساله نصب سیستم تصفیه اولیه فاضلاب برای این مکان اجباری شود و کنترل دقیق بر حسن اجرای کار توسط سازمان حفاظت محیط زیست صورت گیرد.

8- شیوه جمع آوری آب باران برای مصارف آتی به صورتی عملی سازماندهی شود.

9- آموزش های لازم در خصوص استفاده بهینه از آب از همین الان در مدارس، دانشگاهها، رسانه ها، تلویزیون و رادیو آغاز گردد.

بحران آب و فاضلاب جدی است. با به فراموشی سپردن مسائلی که بروز آن اجتناب ناپذیر است، امکان وقوع بحران از بین نمی رود.

اگر همین امروز بحران آب و فاضلاب را جدی نگرفته و آنرا در مدتی کوتاه حل نکنیم، دور نیست که شاهد مرگ تهران و سایر شهرها باشیم. این یک تهدید خیالی نیست، واقعیت تلخی است که بی هیچ تعارفی از راه خواهد رسید چون بدون آب ، زندگی به مرگ خواهد انجامید.

MoEiN بازدید : 38 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش گفته ‌که طرح آموزش شنا به دانش‌آموزان به دلیل کمبود و نبود فضای مناسب با مشکل روبه‌رو شده است؛ این تنها نمونه‌ای کوچک از پروژه و طرح‌هایی با مصرف فراوان آب است که به دلیل فراموش کردن این واقعیت، که ایران کشوری خشک و کم‌آب است، کلید خورده‌اند. به نظر شما، چه برنامه‌های دیگری به خاطر کمبود آب باید تعطیل شود؟ دیدگاه‌ه‌ای شما در این باره تا ساعت ۱۹ به صورت برخط منتشر شد.

مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش گفته ‌که طرح آموزش شنا به دانش‌آموزان به دلیل کمبود و نبود فضای مناسب با مشکل روبه‌رو شده است؛ این تنها نمونه‌ای کوچک از پروژه و طرح‌هایی با مصرف فراوان آب است که به دلیل فراموش کردن این واقعیت، که ایران کشوری خشک و کم‌آب است، کلید خورده‌اند.

کارخانه‌ها و طرح‌های اقتصادی که در جای نامناسب قرار دارند و شهرهایی با کمبود منابع آب، نمونه‌های دیگری از بی‌توجهی به واقعیت خشکی و کم‌آبی ایران هستند.

به نظر شما؛

* چه پروژه‌ها و برنامه‌های دیگری باید به خاطر کمبود آب‌ تعطیل شود؟

 

* کدام یک‌ از این پروژه‌ها بیشترین آسیب را به زندگی شما زده است؟

 

* برای تکرار نشدن چنین پروژه‌هایی، چه می‌توان کرد و چه کسانی بیشتر در ایجاد اوضاع وخیم کنونی نقش داشته‌اند؟

MoEiN بازدید : 30 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

مهمترین نکته‌ای این مقاله تاکید بر این امر استکه بحران آب ایران بیش از همه به خاطر سوء مدیریت، مسئولین مختلف از صنعت و کشاورزی گرفته، تا محیط زیست و نیرو و اقتصاد و ... است.


http://www.fardanews.com/files/fa/news/1393/6/18/242172_143.jpgمتنی که پیش رو دارید، مقاله‌ای است از قاینشال تایمز در مورد بحران شدید آب در ایران. مهمترین نکته‌ای این مقاله تاکید بر این امر استکه بحران آب ایران بیش از همه به خاطر سوء مدیریت، مسئولین مختلف از صنعت و کشاورزی گرفته، تا محیط زیست و نیرو و اقتصاد و ... است.

**********************

کشاورزانی که بر روی زمین‌های حاصل‌خیز اطراف اصفهان کار می‌کردند باید کار دیگری برای گذران زندگی خود پیدا کنند؛ چرا که زاینده‌رود که از قلب این شهر مرکزی ایران می‌گذرد خشک شده است. به جای آن‌که محصولی که توسط زاینده‌رود آبیاری می‌شد را کشت کنند و بفروشند، اکنون برای نگهداری از رود خشک شده و تمیز نگاه داشتن آن از زباله کسب درآمد می‌کنند.

زاینده‌رود بیش از هزار سال است که از کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد و از این شهر می‌گذرد و به گاوخونی در جنوب اصفهان می‌ریزد. ولی اکنون بستر این رود تبدیل به زمینی مرده شده است که از وسط اصفهان می‌گذرد.

یکی از کارگران که علف‌های اطراف زاینده‌رود را حرس می‌کند می‌گوید که نبود آب من را مجبور کرد که زمین کشاورزی‌ام را در ورزنه رها کنم و در شهرداری اصفهان برای 15 هزار تومان در روز کار کنم.

مصطفی حجه فروش، رئیس کمیته کشاورزی اتاق بازرگانی اصفهان، می‌گوید که خشکی این رود بدین معنی است که دو میلیون نفر یعنی چهل درصد جمعیت اطراف زاینده‌رود که برای گذران زندگی خود به کشاورزی وابسته‌اند، درآمد خود را از دست داده‌اند و اگر این وضعیت ادامه یابد باید به فکر شغل دیگری باشند.

آبی که بیشتر به علت سوء مدیریت و استفاده افراطی، و نه خشک‌سالی، ناپدید شده است، در سد زاینده‌رود جمع می‌شود و برای استفاده داخلی و صنعتی هدایت می‌شود. این امر موجب شده است که یازده پل ساخته شده بر روی زاینده‌رود به عنوان سمبلی از چیزی که از دست رفته است خودنمایی کنند.

یک راننده تاکسی اصفهان می‌گوید زمانی که می‌بینم زاینده‌رود خشکیده است احساس می‌کنم که خودم نیز در حال خشک شدن هستم. خفگی زاینده رود اثر چشمگیری بر شهری که در اطراف این رود مانند لندن و پاریس ساخته شده است، گذاشته است.

ولی سرنوشت اصفهان تنها یک نمونه از بحران آب در کشوری است که چهارده سال است در پنجه‌های خشک‌سالی گرفتار شده است. ایران در مواجهه با کمبود آب تنها نیست ولی مشکلاتش حاد است.

هزاران روستایی وابسته به تانکرهای آب هستند و بسیاری از کارخانه‌داران از کمبود آب به عنوان مشکل بزرگی در کارخانه‌های اطراف تهران گله می‌کنند.

وزیر اسبق کشاورزی ایران، عیسی کلانتری، می‌گوید که مشکل حتی ممکن است از این هم بدتر باشد. اگر همین‌طور به از بین بردن آب‌های زیرزمینی ادامه دهیم، بیست سال دیگر نمی‌توان در ایران کشوری با هفت هزار سال تاریخ زندگی کرد. وی افزود که این مشکل تهدید بسیار بزرگتری از آمریکا، رژیم صهیونیستی و مساله هسته‌ای برای ایران است.

رئیس جمهور اسلامی ایران، حسن روحانی، بارها در مورد بحران آب و حل آن صحبت کرده است. اما اصلاحات نیاز به تأمین مالی دارد.

علیرضا پرستار، دبیر کل در وزارت کشاورزی، می‌گوید که سال گذشته مشکلات مالی زیادی داشتیم. متخصصین بین‌المللی می‌گویند که مسئولین غربی نیز از پیشنهاد کمک برای اجرای تدابیر حفظ آب اجتناب می‌کنند. گری لوییس، نماینده سازمان ملل در برنامه توسعه در ایران، می‌گوید که باید از کسانی که می‌خواهند مشکلات مدیریتی محیط زیستی ایران را حل کنند و در آینده تهدیدات تغییرات آب و هوایی را کاهش دهند حمایت کرد. وی می‌گوید که چالش‌های محیط زیستی مخصوصاً آب باید اولویت امنیت انسانی ایران برای آینده باشد.

مشکلات آب در ایران بیشتر توسط خود کشور به بار آمده است. با اینکه تنها دویست میلی لیتر در سال باران می‌بارد که یک‌سوم میانگین جهانی است و 75 درصد آن تنها در 25 درصد مساحت کشور می‌بارد، تاریخ مهندسی آب این کشور زبان‌زد است. سدهای خوبی ساخته است و سیستم قدیمی قنات را اختراع کرده است. یعنی سیستم انتقال آب توسط تونل‌های متناوب غیر هم‌سطح که برای انتقال آب نیازی به پمپ نداشته است.

ولی جمعیتی که در طی چهل سال دو برابر شده است و نیز کاهش 16 درصدی بارش در این زمان، این سیستم را تحت فشار قرار داده است. رشد صنعت در مناطق خشک بر این مشکلات افزوده است.

اما بزرگترین مشکل نظام سوبسید گسترده‌ای بوده است که استفاده مفرط از منابعی که مدت طولانی است قدر آن دانسته نشده است را تشویق کرده است. مشکل بیش از همه در بخش کشاورزی قابل رؤیت است که 90 درصد آب ایران را استفاده می‌کند و 15 درصد GDP ایران را شامل می‌شود.

بدون داشتن مشوقی برای استفاده از سیستم‌هایی که آب کمتری مصرف می‌کنند، کشاورزان ایرانی محصولاتشان را با آب فراوان از آب‌های زیرزمینی که جایگزین کردن آن بسیار مشکل است سیراب می‌کردند.

طبق آمار سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل، استفاده و پمپاژ آب‌های زیرزمینی بین سال‌های 1970 تا 2000 تقریباً چهار برابر شد، و این در حالی است که تعداد چاه‌ها نیز پنج برابر شد.

تحلیل‌گران می‌گویند که نیاز به بیش از صد میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در ده سال آینده و تعویض محصولاتی که به آب زیاد نیاز دارند مانند گندم، وجود دارد تا وضعیت آبیاری بهبود یابد. در همین حال باید برای بیابان‌زدایی و جلوگیری از تخریب جنگل‌ها که به سرعت در حال انجام است تلاش شود.

علی محمد تهماسبی، مسئول بیابان وزارت کشاورزی، می‌گوید که 85 میلیون هکتار مرتع ایران تنها می‌تواند غذای 37 میلیون دام باشد نه 83 میلیون دام کنونی. و این مقدار برای 120 روز در سال است نه 200 روز کنونی. وی می‌گوید که گله‌داران با هیچ محدودیتی مواجه نیستند.

در سال 2006 دولت به کشاورزان استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که در استفاده از آب زاینده‌رود که از استان آنها سرچشمه می‌گیرد اولویت دارند. این امر باعث شد که کشاورزان این استان محصولاتی که نیاز به آب بیشتری داشتند را کشت کنند. هم‌زمان وقتی که استان‌های یزد و کاشان رشد کردند از آب زاینده‌رود استفاده شد تا به آنها آب برسانند و در نتیجه برای کشاورزان اصفهان کمبود آب بوجود آمد.

مشکل پیش آمده در اصفهان چشم‌گیر است. تحلیل‌گران می‌گویند که ده‌ها هزار هکتار زمین کشاورزی تبدیل به بیابان شده است. بیش از 500 میلیون درخت در چهار سال گذشته مرده است و زمین‌ها نیز به خاطر کاهش آب زیرزمینی در برخی مکان‌ها تا یک متر فروکش کرده‌اند.

اصفهان به هیچ‌وجه تنها نشانه آشکار بحران آب در ایران نیست. دریاچه ارومیه در آستانه یک فاجعه زیست‌محیطی است. حدود 95 درصد آن در دو دهه گذشته بیشتر به علت افراط و اسراف در آبیاری خشک شده است. در سال 1996 این دریاچه 5200 کیلومتر مکعب حجم داشت و به اندازه 31 میلیارد متر مکعب آب در آن جای داشت. اما اکنون تنها یک و نیم میلیارد متر مکعب آب دارد. بیش از هشتاد هزار پمپ زیرزمینی و 37 سد برای آبیاری زمین‌های کشاورزی در بستر این دریاچه بدین معنی است که بیش از آبی که به این دریاچه می‌ریزد، آب برداشت شده است. بازده کشاورزی در ارومیه تنها 2/1 میلیارد دلار در سال شده است.

چهار میلیارد دلار هزینه برگرداندن این دریاچه به سلامت بسیار زیاد است و می‌تواند تا 12 سال طول بکشد. ولی دکتر روحانی دستور اکید داده است که این کار بدون توجه به هزینه آن انجام گیرد.

وزیران دستور دارند تا برنامه‌هایی برای سیستم جدید مدیریت آب بریزند و از توسعه کشاورزی در مناطق خشک بپرهیزند و به راهکارهایی بیندیشند که مردم از استفاده از آب‌های زیرزمینی توسط پمپ مخصوصاً در مناطقی مانند دریاچه ارومیه منصرف شوند.

قنات‌ها که دو هزار سال به عنوان سیستم آبیاری ایران به کار می‌رفته‌اند، آب‌های سطحی کوهپایه‌ها را به زمین‌های پایین می‌آورند. اما آینده آنها به خاطر پمپاژ شدید آب‌های زیرزمینی در خطر است و این امر باعث می‌شود که این سیستم که در ایران شروع شد و بعدها به آسیا، آفریقا و اروپا نیز رفت از بین برود.

قنات‌ها توسط کارگران ماهری ساخته می‌شود که آب‌های کوهستانی را پیدا می‌کنند تا کانال‌های عمودی با دست حفر کنند و سپس با شیب ملایمی این حفره‌ها را به هم وصل می‌کنند تا آب را به زمین‌های فرودست برسانند. اما در سال‌های اخیر تکنولوژی و تقاضای زیاد تبدیل به بزرگترین تهدید برای این سیستم شدند. مسئولین دولتی متهم شده‌اند که نتوانسته‌اند این سیستم را حفظ و گسترش دهند. 36 هزار قنات باقی مانده در ایران که حدود نصف تعداد 50 سال پیش آن است، 14 درصد آب مورد نیاز کشاورزی ایران را فراهم می‌کنند.

در شهرری در جنوب تهران که زمین‌های کشاورزی سبزیجات مورد نیاز شهر را تأمین می‌کنند، چهل قنات وجود دارد که این تعداد نصف تعدادی است که در دهه 1960 وجود داشت. به جای آنها 1400 پمپ وجود دارد تا آبیاری زمین‌های کشاورزی را به عهده بگیرد و آب آشامیدنی جمعیت رو به افزایش را تأمین کند.

عبدالحمید راسخی، متخصص قنات‌های تهران، می‌گوید که بیشتر قنات‌ها با کمبود آب مواجهند و یا خشک شده‌اند، چراکه پمپ‌ها در اطراف آنها کار می‌کنند.

MoEiN بازدید : 28 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

چکیده

دوم فروردین ماه (22 مارس) هرسال روز جهانی آب به‌منظور تحرک‌بخشیدن به عزم و اراده ملتها در حل «بحران مدیریت منابع آب» است. این بحران به معنای فقدان قانون‌گذاری صحیح و عدم اراده سیاسی برای حل وضعیت نامطلوب منابع آب جهانی می‌باشد.

یکی از مشکلات عمده درخصوص منابع محدود آب، افزایش روزافزون تعداد افرادی است که در مصرف آب شریک می‌شوند. ازآنجاکه همگان به آب شیرین و پاک نیاز دارند، دور از ذهن نیست تا جنگهای آینده جهان بر سر منابع آب صورت گیرد. در 50 سال گذشته 37 مورد خشونت بین کشورها بر سر آب گزارش شده است که همه آنها به‌جز 7 مورد به خاورمیانه مربوط می‌شود. چنان‌که طبق اعلام مطالعات سازمان‌ملل‌متحد کمبود آب مشکلی حاد در سراسر خاورمیانه می‌باشد.

اگرچه طبق این مطالعات ایران و عراق تنها کشورهای منطقه هستند که هنوز در آستانه بحران آب قرار ندارند، لیکن پیش‌بینی می‌شود که درصورت ادامه روند کنونی وضعیت کمبود و آلودگی آب در منطقه، این دو کشور نیز در آینده‌ای نه‌چندان‌دور با بحران آب مواجه شوند. چنانچه پژوهشها حاکی از این است که با توجه به قرار گرفتن ایران در مناطقی که در آینده با بحران آب مواجه خواهند شد، پیش‌بینی می‌شود تا سال 2050 سهم سرانه آب هر نفر به کمتر از هزار مترمکعب برسد.

آنچه ضروری می‌نماید ایجاد «برنامه اقدام جهانی» جهت تضمین امنیت دسترسی به آب سالم برای همه جهانیان است. همچنین محسوب نمودن برخورداری همگان از آب به‌عنوان یکی از عوامل اساسی حقوق‌بشر، تدوین سیاستهای ملّی و منطقه‌ای و افزایش کمکهای بین‌المللی به کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌نیافته در کنار برنامه اقدام جهانی جهت حلّ این معضل بسیار مؤثر خواهد بود.

مقاله حاضر علاوه بر معرفی برخی شاخص‌های معتبر تعیین بحران آب، به بیان و قیاس اهم معضلات و چالش‌های امروز جهان و ایران در خصوص دسترسی به منابع آب پایدار جهت مصارف گوناگون پرداخته است. همچنین، در نهایت به ارائه راهکارهای مؤثر برای مقابله و پیشگیری از وقوع شرایط نامطلوب اجتماعی ـ سیاسی و اقتصادی ناشی از عدم مدیریت صحیح و استفاده بهینه از این منبع حیاتی که منجر به کمبود آن شده است، می‌پردازد.

MoEiN بازدید : 23 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

طی چند ماه گذشته مسئولان و کارشناسان در ایران بر تشدید کمبود آب در ایران تاکید کرده‌اند. سال گذشته المانیتور به تاثیرات اجتماعی مرتبط با کمبود منابع آب در ایران پرداخت، اما در این گزارش روی ریشه‌های این مشکل و راهکارهای کاهش این بحران پرداخته شده است. حمید چیت‌چیان وزیر نیرو ایران و مسوول نظم بخشیدن به بخش آب در دسامبر گذشته اعلام کرد که وضعیت این بخش به سطح بحرانی رسیده است. چیت‌چیان به درستی اعلام کرد: رویکردهای گذشته که عمدتا روی احداث سدها و تلاش برای افزایش ظرفیت انبار کردن آب تمرکز داشت دیگر راهکارهای مناسبی نیستند. در واقع ظرفیت ذخیره سازی آب پشت سدهای ایران در شرایطی به 68 میلیارد متر مکعب رسیده که منابع آبی رودخانه‌های ایران سالانه 46 میلیارد متر مکعب است.

اخیرا عیسی کلانتری وزیر کشاورزی سابق نیز در یک گردهمایی در اردبیل گفت: کمبود آب یک تهدید بزرگ علیه کشور است و بی احتیاطی‌های گذشته در مصرف منابع آبی کشور را خالی کرده است. براساس این گزارش، حقیقت این است که بخش قابل توجهی از کمبود آب کشور از طریق بهبود روش‌های مدیریت آب حل خواهد شد. در حال حاضر 92 درصد منابع آبی ایران برای مصارف کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری از موارد منابع آبی مناسب برای مصارف خانگی یا صنعتی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد که درست نیست. مشخصا حتی یک بهبود پنج درصدی در بهره وری استفاده از آب، میزان ذخایر موجود برای مصرف خانگی و صنعتی را بهبود قابل توجهی خواهد بخشید.

این گزارش می‌افزاید: چالش‌های افزایش بهره وری در بخش کشاورزی شامل وجود نهادهای تصمیم گیرنده زیاد و نبود یک استراتژی مناسب است. وضعیت بحرانی در دریاچه ارومیه بیانگر میزان سوء مدیریت و سیاست‌های نادرستی است که می‌تواند تاثیرات منطقه‌ای و ملی فاجعه‌باری داشته باشد. در مقالات گذشته بر لزوم اصلاح بخش کشاورزی اشاره شده اما بخش آب و فاضلاب همچنین به رویکردهای جدید و اصلاحی برای بهبود وضعیت کشور احتیاج دارد. همچنین امور مدیریت آب در وزارت نیرو می‌تواند یکی از نهادهایی باشد که در بازوی اجرایی کشور بهتر مدیریت شود. اما وزارت نیرو و تلاش‌هایش در بخش آب به شدت تحت الشعاع گروه‌های ذی‌نفع در بخش کشاورزی هستند. در یک دهه گذشته تمهیدات وزارت نیرو تحت تاثیر تمایل برای افزایش تمرکززدایی بوده است اما مشخص نیست که آیا تمرکززدایی به ارتقای کلی عملکرد کمک کرده است یا خیر.

در سطح مرکزی، علاوه بر سیاست‌های نظم دهنده طراحی شده توسط وزارت نیرو و دیگر ادارات دولتی، مسائل فنی نیز توسط شرکت ملی مهندسی آب و فاضلاب کشور مورد توجه قرار گرفته است. در سطح منطقه‌ای نهادهایی هستند که مسوول دریافت و انتقال آبی هستند که سپس تصفیه و توسط شرکت‌های آب و فاضلاب استانی یا شهری توزیع می‌شود. شهرداری یا شرکت‌های آب و فاضلاب دولتی می‌توانند فعالیت‌های روزانه خود را با استقلال بیشتری مدیریت کنند اما آنها روی برنامه‌های سرمایه‌گذاری خود کنترل ندارند و بنابراین توان کمی برای افزایش سرمایه‌گذاری، استفاده از بهره وری و کیفیت خدمات دارند. به علاوه شرکتهای آب و فاضلاب باید الگوی سازمانی شرکت ملی مهندسی آب و فاضلاب را دنبال کنند و نمی‌توانند الگویی را که برای وضعیت خاص خودشان مناسب‌تر است دنبال کنند.

در نتیجه بیشتر شهرها و شهرک‌ها از الگوهای رایج شهرهای بزرگ و مراکز استانی استفاده می‌کنند در حالیکه وضعیت آنها به دلیل واقعیت‌های جغرافیایی و اجتماعی بسیار متفاوت است. به علاوه اصطکاک منافع بین بخش کشاورزی، شهرداریها و بخش صنعت وضعیت خاصی را در هر منطقه ایجاد می‌کند که به رویکردهای خاص اصلاحی احتیاج دارد. همچنین موفقیت مدیریت منابع آب در هر استان و شهر کاملا به اختیارات نسبی شرکت‌های آب محلی، توانایی آن‌ها برای بسیج کردن سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاری و توان چانه‌زنی در بخش‌های مختلف (صنعت، کشاورزی و شهرداری‌ها) احتیاج دارد. برخی مناطق تحت تاثیر چالش‌های دریافت و تصفیه منابع آب هستند در حالیکه دیگر مناطق در وضعیت بهتری قرار دارند.

افزایش پیچیدگی وضعیت کنونی تاثیر منفی فاضلاب کشاورزی، صنعتی و مسکونی روی منابع اصلی کشور است. به گفته منصور قطبی سرابی کارشناس مسائل آب در وزارت جهاد کشاورزی ایران 75 درصد آب آشامیدنی کشور از منابع زیرزمینی تامین می‌شود در حالیکه این آبهای زیرزمینی در معرض آلودگی شدید فاضلاب‌ کشاورزی، صنعتی و بیمارستان‌ها و مسکونی قرار دارند. مشخصا سطح بالای آلودگی، خطرات پیش روی سلامتی یا هزینه تصفیه را افزایش می‌دهد زیرا بیشتر شهرها برای تامین آب لوله کشی برای خانوارهای ایرانی تلاش می‌کنند. با توجه به کمبود منابع مالی شرکت‌های آب و فاضلاب مختلف می‌توان تصور کرد که کیفیت آب در بسیاری از مناطق لطمه خواهد خورد. در نتیجه در زمینه کیفیت آب ایران با یک توزیع ناعادلانه منابع مواجه است.

کارشناسانی نظیر قطبی معتقدند تنها راهکار برای بحران کنونی ایجاد یک سیستم منسجم مدیریت آب و قرار دادن یک نهاد واحد برای مدیریت منابع کشور است. وی معتقد است مشکل اصلی در رویکرد سنتی مدیریت آب است و استقرار سیستم‌های سنتی حدود 50 درصد آب‌های آشامیدنی شهرها و روستاها را به فاضلاب ‌تبدیل می‌کند. وی می‌گوید: یک سیستم منسجم مدرن، فرایندی است که تمام آب‌های زیرزمینی و سطحی را از منشا تا نقطه مصرف مدیریت کند و تمام مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و گروه‌های ذی‌نفع را در یک الگوی منسجم قرار دهد.

گزارش بالا نشان دهنده پیچیدگی وضعیت موجود است. ایران باید به سمت تمرکزدایی حرکت کند تا بتواند شرایط منطقه‌ای، جغرافیایی و اجتماعی را مورد توجه قرار دهد. همچنین به یک مدیریت منسجم آب احتیاج است زیرا اقدامات هر یک از گروه‌های ذی‌نفع تاثیر مستقیم و غیرمستقیمی روی گروه‌های دیگر دارد. مشخصا به یک استراتژی جامع نه فقط برای استفاده از منابع آبی بلکه در زمینه ساختارهای نهادی احتیاج است.

برخی کارشناسان معتقدند که ایران باید تولید آب آشامیدنی بطری را آغاز و کیفیت آب لوله کشی آشامیدنی را به "آب بهداشتی" کاهش دهد تا ساختار هزینه‌ها را برای شرکت‌های آب و فاضلاب تغییر دهد. دیگر کارشناسان روی بهبود سیستم‌های فاضلاب و مصرف به ویژه در بخش کشاورزی تمرکز دارند. اما کیفیت نامطلوب تصفیه فاضلاب به تولید محصولات کشاورزی در برخی مناطق لطمه زده است. هر تصمیمی که اتخاذ شود، اولویت اصلی باید ایجاد یک تعادل بین الگوی مصرف و منابع موجود باشد. در غیر اینصورت ایران در سالهای بعد در بحران آبی عمیق تری فرو خواهد رفت. شاید بخشی از تلاش‌هایی که برای افزایش بهره وری انرژی از طریق هدفمندی‌ یارانه‌ها و دیگر طرحها اتخاذ شده، باید به سمت مصرف آب سوق داده شود. مشخصا به یک تلاش عمده برای تهیه یک استراتژی مناسب در مدیریت بخش آب احتیاج است.

MoEiN بازدید : 37 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

مشکلات ناشى از کمبود آب

از ويژگى‌هاى مناطق خشک کمبود آب و محدوديت منابع آب مى‌باشد که اين خود ناشى از ويژگى اقليمى اين مناطق است، به هر حال منابع آب موجود در اين نواحى در زمان ايجاد آنها تاحدى نياز آبى مردم را برطرف مى‌نمود ولى افزايش جمعيت و توسعه شهرها باعث گرديد که مديران شهرى با کمبود آب شهرهى روبه‌رو گردند لذا به بررسى و شناسائى منابع آبى جديد همت گماشتند، و سپس به حفر صدها چاه عميق در نواحى خشک و در مجاورت شهرهاى مختلف در جهت رفع کم آبى اقدام نمودند.

 

در بسيارى از مواقع همچون شهر تهران ابتدا آب رودخانه کرج که صدها هکتار از اراضى را مى‌توانست سيراب نمايد روانه شبکه آب تهران نمودند و سپس نوبت آب رودخانه جاجرود رسيد که نتيجه آن محروميت تعداد زيادى از روستاهاى دشت ورامين از آب رودخانه مذکور و بيکارى هزاران روستائى و مهاجرت آنها به نقاط شهرى بود و به‌دنبال آن نوبت آب رودخانه لار و انتقال آن به تهران رسيده در حالى‌که رودخانه مذکور مى‌توانست نقش ارزنده‌اى را در جهت آب کشاورزى مازندران ايفاء نمايد.

 

به هر حال احداث سدها بر روى رودخانه‌ها در نقاط مختلف کشور و حفر صدها چاه در مجاورت شهرها گرچه توانست در مقطعى نياز آبى شهرهاى زيادى را برآورده سازد اما ادامه افزايش جمعيت و توسعه شهرها باعث شده است که در حال حاضر اکثر اين شهرها با مشکل کم‌آبى روبه‌رو گردند و به‌خصوص خشکسالى دو سال اخير سبب شده که در تمامى اين دسته شهرها تأمين آب موردنياز شهروندان مهم‌ترين مشغله فکرى مديران شهرى گرديده است. آنچه که بايستى در اين جا بدان توجه نمود محدوديت منابع آبى در اين کشور است و اين يک واقعيت مى‌باشد، و مشکل کم آبى و تأمين آب چنانچه روند افزايش جمعيت شهرها همچنان ادامه داشته باشد به انفجار اجتماعى منجر مى‌شود لذا مديران و مسئولين کشورى بايستى ترتيبى اتخاذ کنند که جمعيت شهرها براساس امکانات طبيعى آنها از جمله آب افزايش پيدا کنند و به جاى حفر پياپى چاه‌ها و استحصال آب‌هاى زيرزمينى که در شرايط فعلى در شرايط تجديد شوندگى قرار ندارند، بايستى به گونه‌اى برنامه‌ريزى نمود که ضمن تأمين آب موردنياز شهروندان به منابع محدود آب نيز فشار کمترى وارد آيد.

MoEiN بازدید : 34 دوشنبه 17 آذر 1393 نظرات (0)

آب‌ یكی‌ از بزرگترین‌ چالش‌های‌ قرن‌ حاضر است‌ كه‌ می‌تواند در آینده‌ بسیار نزدیك‌ سرمنشا بسیاری‌ از تحولات‌ مثبت‌ و جهان‌ قرار گیرد. در گذشته‌ مشكلات‌ و مسائل‌ آن‌ در مقیاس‌ محلی‌ مطرح‌ بود، اما اكنون‌ این‌ مشكلات‌ در مقیاس‌های‌ ملی‌ و حتی‌ جهانی‌ بروز می‌كند. مقدار آب‌ تجدید شونده‌یی‌ كه‌ كره‌ زمین‌ هم‌اكنون‌ دریافت‌ می‌كند، معادل‌ همان‌ میزان‌ ثابتی‌ است‌ كه‌ هزاران‌ سال‌ پیش‌، دریافت‌ می‌داشته‌ است‌. معهذا مقدار سرانه‌ مصرف‌ آب‌ بشدت‌ در حال‌ افزایش‌ است‌. در مدت‌ ۴۰ سال‌ گذشته‌، مصارف‌ آب‌ در سطح‌ دنیا سه‌ برابر شده‌ است‌. در سال‌ ۱۹۵۰ تنها ۸۳ شهر با جمعیت‌ بیش‌ از یك‌ میلیون‌ نفر در سطح‌ دنیا وجود داشت‌، در حالی‌ كه‌ این‌ تعداد در سال‌ ۱۹۹۵ به‌ ۲۸۰ شهر رسیده‌ است‌. افزایش‌ جمعیت‌ آثار منفی‌ بسیاری‌ را به‌ ارمغان‌ آورده‌ است‌ كه‌ در راس‌ آن‌ تخریب‌ و آلودگی‌ منابع‌ آب‌ و محیط‌ زیست‌ است‌. در حال‌ حاضر منابع‌ آب‌ شیرین‌ از یك‌ منبع‌ تجدید شونده‌ به‌ منبع‌ نیمه‌ تجدید شونده‌ میرا در حال‌ تبدیل‌ است‌.
سالانه‌ دو میلیارد نفر در جهان‌ به‌ نوعی‌ تحت‌ تاثیر بیماری‌های‌ ناشی‌ از آب‌ هستند و ۴ میلیون‌ نفر كودك‌، جان‌ خود را بدین‌ طریق‌ از دست‌ می‌دهند. هم‌اكنون‌ به‌ دلیل‌ كمبود آب‌، ۷۰ منطقه‌ در سطح‌ جهان‌ به‌ عنوان‌ كانون‌های‌ بحران‌ از دیدگاه‌ آب‌ شناخته‌ شده‌اند.
در حال‌ حاضر بین‌ توان‌ تامین‌ آب‌ و شدت‌ تقاضا در جهان‌ خلایی‌ وجود دارد كه‌ بحران‌ آفرین‌ است‌. هنگامی‌ كه‌ این‌ عدم‌ تعادل‌ با مجموعه‌ راهكارهای‌ مدیریتی‌ قابل‌ مهار نباشد زبان‌ مفاهمه‌ آب‌ در بعد منطقه‌یی‌، ملی‌ و جهانی‌ تبدیل‌ به‌ زبان‌ مخاصمه‌ خواهد شد.
منابع‌ آبی‌ در كشور ما در مرحله‌ بحرانی‌ قرار دارد و مشكل‌ كمبود آب‌ و كیفیت‌ آن‌ مسائل‌ عدیده‌یی‌ را برای‌ مسئولان‌ ذی‌ربط‌ و كارشناسان‌ امر به‌ وجود آورده‌ است‌. با توجه‌ به‌ رشد جمعیت‌ در ایران‌، سرانه‌ سالانه‌ منابع‌ آب‌ تجدید شونده‌ كه‌ در سال‌ ۱۳۳۵، ۷ متر مكعب‌ بوده‌ است‌، در سال‌ ۱۳۷۵ به‌ ۲۰۰۰ متر مكعب‌ كاهش‌ یافته‌ و پیش‌بینی‌ می‌شود كه‌ تا سال‌ ۱۴۰۰ به‌ حدود ۸۰۰ متر مكعب‌ كاهش‌ یابد كه‌ این‌ میزان‌ پایین‌تر از مرز كم‌آبی‌ (۱۰۰۰ مترمكعب) است‌. هزینه‌های‌ بالای‌ تامین‌، انتقال‌ وتوزیع‌ آب‌، افزایش‌ بی‌رویه‌ مصرف‌ و منابع‌ محدود آب‌ قابل‌ دسترس‌، در آینده‌ بسیار نزدیك‌، كشور را با بحران‌های‌ جدی‌ مواجه‌ می‌سازد. با توجه‌ به‌ تقسیم‌بندی‌ سازمان‌ ملل‌ متحد، كشور ایران‌ در سال‌ ۱۴۰۰، نه‌ تنها شرایط‌ تنش‌ و فشار ناشی‌ از كمبود آب‌ را تجربه‌ خواهد كرد، بلكه‌ وارد شرایط‌ كمیابی‌ شدید آب‌ می‌گردد، از هم‌اكنون‌ در سال‌های‌ خشك‌، شاهد كمبود و بحران‌ آب‌ هستیم‌ كه‌ می‌تواند نه‌ تنها خسارات‌ اقتصادی‌ بلكه‌ تنش‌های‌ اجتماعی‌ سیاسی‌ و مخاطرات‌ بهداشتی‌ برای‌ كشور به‌ بار آورد.
مطالعه‌ و اجرای‌ روش‌های‌ مدیریت‌ تقاضای‌ آب‌ (كاهش‌ تقاضا و مصرف‌، كاهش‌ تلفات‌ آب‌، استفاده‌ مجدد از آب‌ و فاضلاب‌، شیوه‌های‌ جدید توزیع‌ آب‌ در شهر و...) نه‌ تنها فشار بر منابع‌ آب‌ را كاهش‌ داده‌، بلكه‌ كم‌هزینه‌تر از پروژه‌های‌ جدید آب‌ مثل‌ انتقال‌ بین‌ حوزه‌یی‌ از راه‌های‌ دور، احداث‌ سدهای‌ جدید و... بوده‌ و هزینه‌ مدیریت‌ فاضلاب‌ را نیز كاهش‌ می‌دهد.
توزیع‌ غیریكنواخت‌ آب‌ در طول‌ مكان‌ و زمان‌، وجود بیشترین‌ تقاضای‌ آب‌ در زمان‌ وقوع‌ كمترین‌ بارندگی‌، عدم‌ توازن‌ بین‌ عرضه‌ و تقاضای‌ آب‌، افزایش‌ تقاضای‌ آب‌، محدودیت‌ منابع‌ آبی‌ و در بعضی‌ مكان‌ها كاهش‌ آن‌ با تنزل‌ كیفیت‌ آب‌ سفره‌های‌ زیرزمینی‌ به‌ دلیل‌ برداشت‌ بیش‌ از حد مجاز، پیشروی‌ آب‌های‌ شور، دفع‌ غیرصحیح‌ فاضلاب‌های‌ خانگی‌ و پساب‌های‌ صنعتی‌، هزینه‌های‌ تامین‌ آب‌ جدید همراه‌ با رقابت‌ شدید بین‌ گروه‌های‌ مصرف‌كننده‌ آب‌ به‌ دلیل‌ كم‌ بودن‌ منابع‌ آبی‌، اتلاف‌ زیاد آب‌ در بخش‌ كشاورزی‌ و بالا بودن‌ آب‌ به‌ حساب‌ نیامده‌ در بخش‌ شهری‌ و مكانیزم‌ قیمت‌گذاری‌ ناكارآمد از جمله‌ دیگر مشكلات‌ آبی‌ كشور است‌ كه‌ مدیریت‌ منابع‌ آب‌ كشور را پیچیده‌ و با مشكلات‌ زیادی‌ مواجه‌ كرده‌ است‌.
بیش‌ از دو دهه‌ است‌ كه‌ جهان‌ پی‌ برده‌ است‌ كه‌ در مدیریت‌ منابع‌ آب‌ می‌باید بیشتر به‌ مدیریت‌ تقاضا توجه‌ كرده‌ تا مدیریت‌، عرضه‌ بدین‌ منظور كارشناسان‌، مدیریت‌ تلفیقی‌ آب‌ را مطرح‌ كرده‌اند.
مدیریت‌ تلفیقی‌ آب‌، دو سیاست‌ كلی‌ و یك‌ هدف‌ اصلی‌ دارد. سیاست‌های‌ مدیریت‌ تلفیقی‌ عبارتند از:
۱. آب‌ باید به‌ عنوان‌ یك‌ كالای‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و زیست‌ محیطی‌ مطرح‌ و با آن‌ برخورد شود.
۲. سیاست‌ها و گزینه‌هایی‌ كه‌ مدیریت‌ آب‌ را هدایت‌ می‌كند باید در چارچوبی‌ یكپارچه‌ تحلیل‌ و برنامه‌ریزی‌ شود.
هدف‌ اصلی‌ مدیریت‌ تلفیقی‌ آب‌ این‌ است‌ كه‌ به‌ واسطه‌ این‌ مدیریت‌، توسعه‌ پایدار، كارآمد و عادلانه‌ منابع‌ آب‌ حاصل‌ شود. مبانی‌ مدیریت‌ تلفیقی‌ برپایه‌ تركیب‌پذیری‌ مدیریت‌ تامین‌ بامدیریت‌ تقاضا استوار بوده‌ كه‌ جنبه‌های‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و زیست‌محیطی‌ را در نظر می‌گیرد.
مصرف‌ و تلفات‌ آب‌ شهری‌
بر طبق‌ برنامه‌ سوم‌ توسعه‌، الگوی‌ مصرف‌ آب‌ هر خانوار ۵/۲۲ متر مكعب‌ در ماه‌ تعیین‌ شده‌ كه‌ در نتیجه‌ هر نفربطور متوسط‌ در شبانه‌روز می‌تواند ۱۵۰ لیتر آب‌ مصرف‌ كند. متاسفانه‌ با توجه‌ به‌ رشد بی‌رویه‌ شهرنشینی‌ در كشور، آمار چند ساله‌ اخیر نیز از مصرف‌ سرانه‌ ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر در شبانه‌روز (بطور متوسط‌) می‌دهد.
● عامل‌ موثر بر كاهش‌ تقاضای‌ آب‌ شهری‌
در مدیریت‌ تقاضا، روش‌های‌ مناسب‌ برای‌ كاهش‌ تقاضا و مصرف‌ آب‌ شامل‌: كاهش‌ آب‌ به‌ حساب‌ نیامده‌، كاهش‌ فشار آب‌ در شبكه‌، تغییر و اصلاح‌ نوع‌ سیستم‌ توزیع‌ آب‌ در شهر، اصلاح‌ سیستم‌ لوله‌كشی‌ آب‌ منازل‌، استفاده‌ از قطعات‌ و وسایل‌ كاهنده‌ مصرف‌ آب‌، نرخ‌گذاری‌ آب‌ و آموزش‌ صرفه‌جویی‌ در مصارف‌ آب‌ شهری‌ است‌ كه‌ می‌باید از طریق‌ ابزارهای‌ قانونی‌، فنی‌ و نیز برنامه‌های‌ آگاه‌سازی‌، اطلاع‌رسانی‌ و آموزش‌ همگانی‌ بطور فعال‌ و مستمر پیگیری‌ و اجرا شود.
كمبود پتانسیل‌های‌ مدیریت‌ تقاضا، كمبود اطلاعات‌ كافی‌ در مورد عوامل‌ افزایش‌ تقاضا و الگوی‌ بهینه‌ مصرف‌ آب‌، پایین‌ بودن‌ قیمت‌ آب‌، تصور مردم‌ از آب‌ به‌ عنوان‌ یك‌ كالای‌ اجتماعی‌ و ارزانقیمت‌، پایین‌ بودن‌ قابلیت‌ پذیرش‌ جامعه‌ برای‌ اجرای‌ مدیریت‌ تقاضا، عدم‌ همكاری‌ و هماهنگی‌ لازم‌ بین‌ نهادها و سازمان‌های‌ ذی‌ربط‌، مقاومت‌ سازمان‌های‌ متولی‌ آب‌، تغییر در سیستم‌های‌ سنتی‌ خود از جمله‌ موانع‌ برنامه‌ریزی‌ و اجرای‌ فعالیت‌های‌ مدیریت‌ تقاضا می‌باشند. بسیاری‌ از موانع‌ ذكر شده‌ به‌ آسانی‌ و به‌ واسطه‌ برنامه‌های‌ آموزشی‌، ارتقای‌ آگاهی‌ عمومی‌ و ابزارهای‌ قانونی‌ قابل‌ رفع‌ می‌باشند.
در ایران‌ وضعیت‌ موجود سیستم‌ نرخ‌گذاری‌ آب‌ در درجه‌ اول‌ تحت‌ تاثیر ملاحظات‌ سیاسی‌ اجتماعی‌ می‌باشد و رویكردهای‌ مالی‌ و اقتصادی‌ از درجه‌ اهمیت‌ كمتری‌ برخوردار است‌. در همه‌ استان‌های‌ كشور به‌ جز استان‌ چهارمحال‌ و بختیاری‌، میانگین‌ فروش‌ آب‌ كمتر از قیمت‌ تمام‌ شده‌ آن‌ می‌باشد.
در طی‌ سال‌های‌ ۱۳۶۵ ـ ۱۳۵۵، با افزایش‌ ۲۵ درصدی‌ درآمد خانوارها و افزایش‌ ۴۵ درصدی‌ شاخا بهای‌ كالاها و خدمات‌ ، میانگین‌ قیمت‌ یك‌ متر مكعب‌ آب‌ تنها ۱۴ درصد افزایش‌ یافته‌ است‌.
اطلاع‌رسانی‌ شفاف‌ و افزایش‌ آگاهی‌ مردم‌ در خصوص‌ مسائل‌ مربوط‌ به‌ آب‌ از جمله‌ هزینه‌های‌ اجرایی‌ طرح‌های‌ تامین‌ آب‌، می‌تواند باعث‌ تغییر نگرش‌ در مورد استفاده‌ از آب‌ و صرفه‌جویی‌ هرچه‌ بیشتر آب‌ گردد. اگر مصرف‌كنندگان‌ آب‌ و تصمیم‌گیرندگان‌، اطلاع‌ كافی‌ از هزینه‌های‌ اجتماعی‌ اقتصادی‌ طرح‌های‌ تامین‌ آب‌ داشته‌ باشند (غیراز عواقب‌ و هزینه‌های‌ اجمالی‌ زیست‌ محیطی)، علاقه‌مندی‌ و رویكرد آنان‌ به‌ صرفه‌جویی‌ بیشتر خواهد شد.
موضوع‌ بسیار مهم‌ در مدیریت‌ آب‌ شهرهایی‌ كه‌ انتقال‌ بین‌ حوزه‌یی‌ یا از مسافت‌های‌ طولانی‌ به‌ آنها انجام‌ می‌شود این‌ است‌ كه‌ قبل‌ از طراحی‌، اجرا و بهره‌برداری‌ از این‌ پروژه‌ها، مطالعات‌ جامع‌ آب‌ شهری‌ انجام‌ شود. چراكه‌ با انتقال‌ آب‌ و افزایش‌ مصرف‌ آب‌ این‌ شهرها، مساله‌ كمبود آب‌ فقط‌ در كوتاه‌ مدت‌ حل‌ خواهد شد.
از این‌ رو، انجام‌ مطالعات‌ نحوه‌ مناسب‌ توزیع‌ آب‌ در شهر و دیگر روش‌های‌ مدیریت‌ تقاضا همزمان‌ با عرضه‌ آب‌ بیشتر، گامی‌ است‌ ضروری‌ برای‌ پایداری‌ سیستم‌ آب‌ شهری‌ دراز مدت‌.
● كشاورزی‌
از مجموع‌ ۹۵ میلیارد متر مكعب‌ آب‌ استحصالی‌ سالانه‌ در ایران‌، بیش‌ از ۸۷ میلیارد مترمكعب‌ آن‌ در بخش‌ كشاورزی‌ و برای‌ آبیاری‌ ۵/۷ میلیون‌ هكتار سطح‌ زیر كشت‌ آبی‌ شامل‌ ۳/۶ میلیون‌ هكتار زمین‌ زراعی‌ و ۲/۱ میلیون‌ هكتار باغ‌ مصرف‌ می‌شود.
در حال‌ حاضر راندمان‌ آبیاری‌ كه‌ عمدتاً به‌ صورت‌ غرقابی‌ می‌باشد، بین‌ ۳۰ الی‌ ۴۰ درصد تخمین‌ زده‌ می‌شود و میزان‌ مصرف‌ آب‌ برای‌ آبیاری‌ محصولات‌ مهم‌ كشاورزی‌ نیز در مقایسه‌ با مصرف‌ متوسط‌ جهانی‌ بسیار بالا است‌.
متاسفانه‌ در بخش‌ كشاورزی‌ تاكنون‌ اقدامات‌ به‌ عمل‌ آمده‌ در جهت‌ افزایش‌ راندمان‌ آبیاری‌، به‌ نظر می‌رسد بی‌فایده‌ بوده‌ است‌ و با اینكه‌ بارها كارشناسان‌ امر درخصوص‌ پایین‌ بودن‌ راندمان‌ آبیاری‌ اراضی‌ كشاورزی‌ تذكر داده‌اند ولیكن‌ اتفاق‌ خاصی‌ روی‌ نداده‌ است‌. لذا به‌ نظر می‌رسد متولیان‌ امر در وهله‌ نخست‌ می‌باید نسبت‌ به‌ تعیین‌ الگوهای‌ كشت‌ بهینه‌ متناسب‌ در نقاط‌ مختلف‌ جغرافیایی‌ كشور از میزان‌ بارندگی‌ و نیاز آبی‌ گیاهان‌ اقدام‌ كنند.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 67
  • بازدید کلی : 999